گروه اجتماعی آذرانجمن/جهانبخش احمدیان؛ حاشیهنشینی همزاد شهرها و به نوعی بخشی از شهرنشینی از زمان پیدایش آنها معرفی کرد. جلوههای متفاوتی از حاشیهنشینی را میتوان در شهرهای مختلف ایران و دیگر کشورها مشاهده کرد که از آن جمله میتوان به ساخت و ساز غیرمجاز و غیراستاندارد، کپرنشینی، حلبیآباد و حتی چادرنشینی اشاره کرد.
روند رو به رشد حاشیهنشینی باید در مقطعی از زمان متوقف شود و راهکار آن تدوین طرحهای جامع توسعه شهری، پایش حریم و محدوده شهرها و حفاظت از آنها و پیشگیری از ساخت و ساز غیرمجاز است.
از سوی دیگر نهادهای خدماترسان همچون آب و برق و گاز، باید ازارائه خدمات به ساخت و سازهای غیرمجاز در حاشیه شهرها اجتناب کرده و هر گونه خدمات را منوط به تأیید و تصویب شهرداریها اعلام کنند.
شاید مهمترین مسئله و معضلی که شهرداریها با آن دست و پنجه نرم میکنند، بافتهای حاشیه شکلگرفته در شهرها باشد، اما مهمتر از آن ساکنین این مناطق هستند که در معرض انواع مخاطرات شهری و آسیبهای اجتماعی قرار دارند. ساخت و ساز ناایمن، تراکم جمعیت، کمبود فضاهای ورزشی، فرهنگی و رفاهی این مناطق را در معرض بیشترین آسیبها قرار داده است.
به نظر میرسد راهکار مدیریت شهری در ارائه مشوقهای لازم جهت ساخت و ساز ایمن تنها چاره کار نباشد و بسیاری از ساکنان این واحدهای مسکونی شاید بضاعت مالی کافی برای ایمنسازی محل سکونت خود را نداشته باشند.
سیاست درجاسازی که گاها در مورد بافت حاشیه شهر مطرح میشود، نیازمند محلی برای اسکان موقت ساکنان حاشیه شهر است و شاید بار مالی بیشتری برای نهادهای دخیل در این حوزه داشته باشد.
نکته قابل تأمل اما در بسیاری از نقاط حاشیه شهر وجود اراضی بلااستفاده طبیعی است که گاها توسط ادارت و نهادهای دولتی و خصوصی مورد استفاده قرار میگیرد. این اراضی میتواند به محلی برای ساخت مسکن ایمن و استاندارد و اسکان حاشیهنشینان آن منطقه از شهر تبدیل شود.
به عنوان مثال انتهای خیابان طالقانی اراضی بلااستفادهای وجود دارد که روزگاری تنها دلخوشی جوانان این منطقه بود. زمینهای خاکی فوتبال به همراه پستی و بلندیهایی که به عنوان بستری برای بدنسازی و ورزشهای هوازی استفاده میشد.
بخشی از آن توسط دانشگاه علمی و کاربردی مورد ساخت و ساز قرار گرفته و بخشی دیگر توسط شرکت توسعه مسکن آذربایجان به عنوان پروژه ۸۸۸ واحدی در دست احداث است. شرکتی که بدون توجه به تراکم جمعیتی منطقه و کمبود امکانات رفاهی تنها به ساخت و ساز در این محل روی آورده است و جمعیت ۲۰ هزار نفری منطقه را در یک برهه مشخص تبدیل به ۲۵ هزار نفر خواهد کرد.
ورود نهادهای ذیربط همچون مسکن و شهرسازی و شهرداری در این حوزه و تملک این اراضی میتواند زمینه ساخت و ساز ایمن در این منطقه و انتقال ساکنان این بخش از شهر را سبب شود.
از سوی دیگر با تخلیه ساکنان واحدهای مسکونی، و تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز، زمینه برای بازتولید مسکنهای ایمن و استاندارد دیگر فراهم میآید.
یک مسئله دیگر در این راستا، وجود اماکن بلااستفاده نهادی دولتی در این منطقه است که سالیان سال بلااستفاده مانده و حتی موجب نازیبایی بصری در منطقه شده است. به عنوان مثال اماکن و تاسیسات سازمان جهاد سازندگی در خیابان ۱۶ متری ملکی در خیابان مشروطه که سالهاست بلااستفاده مانده است. این بناهای فرسوده و بلااستفاده نیز میتواند به محلی برای ساخت مسکنهای ایمن و استاندارد برای حاشیهنشینان شهر تبدیل شود.
شاید اگر نقاط مختلف شهر به خصوص بافتهای حاشیه را مورد بررسی دقیق قرار دهیم، مواردی مشابه آنچه که بیان شد، پیدا شود که می تواند در حل این مسئله کمک حال مدیریت شهری باشد.
مسئله حاشیهنشینی در شهرها، مسئله لاینحلی نیست وفقط ارادهای همگانی میخواهد که نهادهای ذیربط را حول محور توسعه ایمن و یکپارچه شهری و توزیع متوازن منابع شهری جمع کند. شاید اگر فلان اداره ازمنافع اداره متبوع خود بگذرد و شهرداری از عوارض صدور پروانه و دولت حمایت مالی کافی را انجام دهد، این مسئله در کوتاهمدت قابل حل باشد.
انتهای پیام/