گروه اجتماعی آذرانجمن: حامد آصفی پژوهشگر حوزه آموزش و فرهنگ عنوان کرد: تبریز به شهر موزههای ایران معروف است و نزدیک به سی موزه تخصصی در این شهر وجود دارد. شهری که بیش از پنج بار در دورههای مختلف تاریخی پایتخت ایران بوده، بهطوری که شکوه و عظمت آن شهرتی عالمگیر داشته و در سال هزار و پانصد میلادی، در عصر صفویان، عنوان پنجمین شهر پرجمعیت جهان و اولین پایتخت تشیع جهان اسلام را هم یدک میکشید. علاوه بر اینها تبریز در تاریخ معاصر در کانون تحولات سیاسی و اجتماعی ایران قرار داشته و شهر اولینهاست، پس طبیعی است که تعدد و تنوع موزههای این شهر زیاد باشد.
وی خاطرنشان کرد: امروز در روز جهانی موزه و میراث فرهنگی، وقتی به آمار مراجعه میکنیم، متوجه میشویم این شهر از نظر قدمت و تعداد موزه پس از تهران رتبه دوم کشوری را دارد، اما وقتی به نتیجه نگاه کنیم متوجه میشویم، بهرغم این ظرفیت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، رقابت بر سر صنعت توریسم و جذب گردشگر را به شهرهایی مثل اصفهان، شیراز، مشهد و حتی یزد و کاشان باختهایم که این نشاندهنده کمکاری و ضعف مدیریتشهری تبریز و سازمان میراث است.
این کارآفرین جوان افزود: واقعیت اینست که ظرفیت اسمی موزههای تبریز زیاد است، نه ظرفیت اسمیاش! بیشتر موزههای تبریز را شهروندان این شهر نمیشناسند، چه برسد به گردشگران داخلی و خارجی و معرفی درستی از آنها صورت نگرفته. اغلب آنها در بیشتر ایام سال تعطیلاند و غیرفعال هستند. وضعیت رسیدگی هم که از موزه عصرآهن مشخص است، موزهای که اگر در شهری به غیر از تبریز بود در بوق و کرنا میشد، اما در تبریز پشت مجتمعهای تجاری نیمهکاری و متروک مخفی مانده و به حال خود رها شده است.
آصفی در پایان گفت: نکته آخر اینکه اغلب موزههای تخصصی تبریز را مجموعهداران شخصی و علاقمندان به تاریخ، فرهنگ و هنر این شهر بهوجود آوردهاند. جالب اینکه مسئولین شهری بهجای حمایت از این افراد که آثار خود را به رایگان در اختیار نهادهایی مثل شهرداری و میراث گذاشتهاند، با سنگاندازی و مانعتراشیهای بیمورد باعث فرار آنها شدهاند. مثل اتفاقی که پارسال برای دو مجموعهدار مشهور تبریزی یعنی رضا سرابیاقدم و محمدعلی جدیدالاسلام افتاد و آنها عطای کار فرهنگی در تبریز را به لقایش بخشیدند. برای آنکه جایگاه صنعت توریسم را در تبریز بازیابی کنیم، باید موزههای آن را از حالت خاموش دربیاوریم و از خفاء بیرون بکشیم.
انتهای پیام/