تب داغ ثبتنام کلاساولیها؛
نگرانیها و دغدغههای والدین در آستانه آغاز مدرسه

با آغاز خردادماه، ثبتنام کلاساولیها در مدارس آغاز شده و خانوادهها بار دیگر با مجموعهای از سردرگمیها، نگرانیها و انتخابهای دشوار مواجه شدهاند. از پیدا کردن مدرسهای مناسب تا پرداخت هزینههای پنهان، والدین باید مسیر پرپیچوخمی را برای آغاز تحصیل فرزندشان طی کنند.
به گزارش گروه فرهنگی آذرانجمن/ رعنا شکری: هر سال با شروع خرداد، بازار ثبتنام مدارس، بهویژه کلاس اولیها، داغ میشود و انتخاب مدرسه و مسائل مربوط به فرآیند ثبتنام، جزو دغدغههای اصلی والدین قرار میگیرد.
در این یادداشت سعی شده است به ملاکهای والدین برای ثبتنام فرزندشان و همچنین مشکلات و نگرانیهای آنها پرداخته شود:
والدین باتوجه به شرایط مالی، فرهنگی و اجتماعی، به دنبال «مناسبترین» مدرسه برای فرزندشان هستند و معمولاً در انتخاب مدرسه برای پایههای اول و پیشدبستانی، وسواس بیشتری به خرج میدهند.
کودکی که تا امروز فقط در کانون توجه خانواده بوده، کمکم به مرحلهای رسیده است که بتواند چند ساعت از خانه دور شود و دوری از پدر و مادر را تحمل کند. این موضوع برای والدین، در عین شیرین بودن، با اضطراب همراه است. گاهی پیدا کردن مدرسه «سازگار» با فرزندشان به یک معضل تبدیل میشود.
بنابراین یکی از ملاکهای مهم والدین، نحوه رفتار کارکنان مدرسه با کودک است. برای کودکی که تازه از آغوش امن خانواده خارج شده، مدرسه دنیایی ناشناخته و شاید ترسناک باشد! والدین انتظار دارند کادر مدرسه با رأفت، شکیبایی و دلسوزی با فرزندشان برخورد کنند تا باعث انس گرفتن و اشتیاق او نسبت به مدرسه شوند.
یکی دیگر از نگرانیهای والدین در بسیاری از مدارس دولتی، تعداد زیاد دانشآموزان در کلاسهاست. معمولاً در هر کلاس بیش از سی نفر دانشآموز حضور دارند که این موضوع روند بررسی یادگیری را برای آموزگار دشوار میسازد.
ملاک دیگر والدین، نزدیکی مسیر مدرسه به منزل یا محل کار پدر و مادر است. طی کردن مسیر طولانی، کودک را خسته میکند و این خستگی میتواند بر روند آموزشی او تأثیر منفی بگذارد. همچنین فضای بزرگ، بانشاط، بهداشتی و ایمن همراه با رعایت استانداردهای لازم در مدارس میتواند توجه والدین را جلب کند.
از منظر والدین، کیفیت محتوای آموزشی، برگزاری کلاسهای فوقبرنامه، دورههای مهارتآموزی و برنامهریزی مشخص برای تغذیه (بهویژه در مدارس غیردولتی) از دیگر ملاکهای مهم محسوب میشود.
مسئلهای که هر سال در زمان ثبتنام مطرح میشود و همچنان پاسخی برای آن ارائه نشده، دریافت «هزینه» هنگام ثبتنام در مدارس دولتی است. با وجود تأکید آموزشوپرورش بر غیرقانونی بودن این اقدام، این هزینه از سوی مسئولان ثبتنام تحت عنوان «کمک به مدرسه» دریافت میشود. این تناقض بین آموزشوپرورش و مدرسه، خانوادهها را سردرگم کرده است.
همچنین موضوع اجباری بودن یا نبودن پیشدبستانی یک و دو نیز در پردهای از ابهام قرار دارد؛ بهویژه آنکه پیشدبستانی در مدارس دولتی وجود ندارد و ثبتنام در این پایهها نیازمند پرداخت شهریه است؛ شهریههایی که در برخی مناطق نجومی و خارج از توان خانوادههاست. انتظار برای شفافسازی در این موارد همچنان پابرجاست!
علاوه بر این، در مدارس غیردولتی، لیست ملاکهای والدین طولانیتر و با جزئیات بیشتری همراه است. آنها در قبال پرداخت شهریه، انتظار برنامههایی متنوع مطابق با سلیقهها و حساسیتهای خود و فرزندشان دارند. در برخی موارد، والدین ترجیح میدهند فعالیتها و تکالیف تخصصی و حتی فراتر از کتاب درسی برای کودک اجرا شود و در برخی دیگر، صرفاً خواهان محیطی شاد، آرام و به دور از سختگیری هستند.
برخی والدین نیز بر نتیجهگرایی تأکید دارند و کارنامههای درخشان «نمایشی» برایشان اهمیت دارد!
در برخی مدارس غیردولتی، با الگوگیری از مدارس اروپایی، طرح «کیف در مدرسه» اجرا میشود؛ به این صورت که کودک پس از ساعت تعطیلی، همچنان در کلاس میماند و به استراحت یا انجام فعالیتها و تکالیف میپردازد. اگرچه ممکن است این طرح موجب خستگی و دلسردی کودک شود، اما برای مادران شاغل فرصت مناسبی است و تا حدی خیال آنها را راحت میکند.
مدارس ویژهای نیز برای پرورش استعدادهای خاص و سلیقههای خاص وجود دارد؛ مانند مدارس تخصصی دانشمحور، مهارتمحور، مدارس قرآنی و … . ثبتنام در این مدارس معمولاً منوط به کسب حدنصاب در آزمون ورودی است. هرچند برخی صاحبنظران بر این باورند که چنین مدارسی موجب پرورش تکبعدی کودک میشوند، اما در عوض دانشآموزان را برای رقابت در عرصههای استانی، کشوری و بینالمللی آماده میکنند.
یکی از موضوعات قابل تأمل، ثبتنام دانشآموزان کمتوان ذهنی است. والدین، به دلیل ترس از برچسب خوردن یا نپذیرفتن معلولیت فرزندشان، به جای مدارس استثنایی، به مدارس غیردولتی پناه میبرند. باید توجه داشت که حضور این دانشآموزان در کنار دانشآموزان عادی، گاهی موجب مقایسه، خودکمبینی و حتی طرد شدن آنها از سوی همسالانشان میشود.
همچنین آموزش این کودکان نیازمند مربی متخصص استثنایی و امکانات خاصی است که معمولاً در مدارس عادی وجود ندارد.
با اینحال، میتوان گفت در تبریز برای تمام سلیقهها و خواستهها، در بخش خصوصی و غیردولتی، مدارس متنوع و جذابی فعالیت میکنند. اما متأسفانه برای قشر متوسط و ضعیف جامعه که توان پرداخت شهریه را ندارند، مدارسی با امتیازات ویژه برای نخبهپروری و رشد استعدادها بسیار محدود است و بهدلیل کمبود امکانات، استعدادهای زیادی در نطفه خفه میشوند و سرنوشت بسیاری از کودکان بااستعداد تغییر میکند.
انتظار میرود مسئولان دلسوز، در زمینه ساخت مدارس دولتی پیشرفته، نوسازی مدارس قدیمی و توسعه فرهنگی و فیزیکی مدارس دولتی نیز همت کنند و همان جدیت و نظارتی را که نسبت به مدارس غیردولتی اعمال میشود، در مورد مدارس دولتی نیز لحاظ نمایند.
نظرات