تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۰۸/۱۳ - ساعت ۱۴:۵۷ کدخبر: 89106 comment-2 Created with Sketch Beta. نظرات (0)

نسل آلفا، نظام تربیتی سنتی را به چالش می‌کشد!

در دنیایی که هوش مصنوعی و فناوری بر همه چیز سایه انداخته، نسلی در حال رشد است که نه شبیه پدران و مادران خود می‌اندیشد و نه با روش‌های قدیمی تربیت می‌شود. نسل آلفا، همان دهه نودی‌های امروز، آینه‌ای از آینده‌اند؛ نسلی که میان «تهدید بودن» و «فرصت ساختن» در نوسان است.

به گزارش گروه فرهنگی آذرانجمن/ رعنا شکری: نسل جدیدی که حدود ده تا دوازده سال از ظهورشان می‌گذرد، به «نسل آلفا» معروف‌اند؛ همان دهه نودی‌های خودمان.

این نسل با نسل‌های پیشین تفاوت‌های بنیادینی دارد و رشد و پرورش آن‌ها نیازمند راهکارهای تربیتی تازه و متناسب با زمانه است.

Advertise

کودکان نسل آلفا در دنیایی متولد شده‌اند که هوش مصنوعی و فناوری‌های نو، بخش جدایی‌ناپذیر زندگی روزمره است. محیط اطرافشان را انواع تکنولوژی احاطه کرده و نیازهایشان از جنس نسل‌های گذشته نیست.

برای آن‌ها داشتن گوشی و تبلت از نان شب واجب‌تر است! صف کوپن و نانوایی را ندیده‌اند و به کمک اپلیکیشن‌ها، هرچه بخواهند در کمترین زمان فراهم می‌شود. شاید به همین دلیل، عجول، کم‌حوصله و کم‌تمرکز هستند.

در ذهن بسیاری از آن‌ها جایی برای ورق زدن کتاب‌های قطور یا مطالعه متون طولانی وجود ندارد. با این حال، به لطف «سوشیال مدیا»، حافظه تصویری فعالی دارند و دنیای اطرافشان را از زاویه‌ای متفاوت درک می‌کنند.

نسل آلفا از طریق فضای مجازی به کل دنیا دسترسی دارد و به‌سرعت اطلاعات گسترده‌ای از هر موضوع به دست می‌آورد. همین امر باعث شده که روحیه‌ای نقاد، پرسشگر و جسور داشته باشند و به‌سادگی قانع نشوند.

اعتمادبه‌نفسی که از اطرافیان گرفته‌اند، به آن‌ها جسارت بحث و گفت‌وگو می‌دهد و با سوالات بکر و گاه پیچیده‌شان، گاهی بزرگ‌ترها را به چالش می‌کشند. بنابراین، تربیت و آموزش آن‌ها با «دیکته کردن» و روش‌های سنتی تقریباً ناممکن است. برای ارتباط مؤثر با این نسل، باید به سراغ آموزش‌های تعاملی، خلاق و مبتنی بر بازی رفت.

این نسل اعجوبه، اهل «می‌شود»، «می‌توانم» و «ممکن است»‌ است. تا چندی پیش، جنگ را فقط در بازی‌های رایانه‌ای تجربه کرده بودند؛ اما امروز واقعیت آن را لمس کرده و توان تحلیل و درک اجتماعی بالاتری دارند.

در میانه تحولات نسلی، رفتار والدین، مربیان و حتی نگرش جامعه نسبت به تربیت فرزند نیز تغییر کرده است. والدینی که روزگاری اجازه انتخاب به فرزندشان نمی‌دادند، امروز در برابر نسل نوظهور زانو می‌زنند!

دهه شصتی‌ها و هفتادی‌هایی که پدرسالاری را هم‌زمان با جنگ، تحریم و کمبود امکانات تجربه کردند، حالا برای فرزندانشان مسیر متفاوتی برگزیده‌اند. آن‌ها میدان تجربه و حتی اشتباه کردن را برای فرزندانشان باز گذاشته‌اند تا خودشان مسیرشان را بیابند.

اما «فرزندسالاری» نیز شمشیر دو لبه‌ای است که جامعه امروز را درگیر کرده است.

والدین و کارشناسان حوزه کودک از یک‌سو مدافع آزادی بیان، حق انتخاب و پرورش اعتماد به نفس هستند، و از سوی دیگر از گستاخی، بی‌مسئولیتی و حاضر‌جوابی کودکان گلایه دارند!

پدر و مادرها تلاش می‌کنند همه خواسته‌های فرزندشان را برآورده کنند، اما در عین حال از بی‌تعهدی و بی‌توجهی آن‌ها به وظایفشان شکایت دارند.

به نظر می‌رسد پاسخ این معما را باید در آینه جست‌وجو کرد؛

بله، پدر و مادر عزیز! هر کودکی که به جامعه تحویل می‌دهید، بخشی از هویت شما را با خود حمل می‌کند. ریشه بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی او، هم از طریق ژنتیک و هم از مسیر تربیت و نگاه شما شکل می‌گیرد.

این خمیرمایه خلقت، انعطاف‌پذیر و شکل‌پذیر به شما سپرده شده است. می‌توانید با سرکوب احساسات و سخت‌گیری‌های بی‌منطق، فردی پرخاشگر و عقده‌ای تربیت کنید؛ یا با حساسیت و رفاه بیش‌ازحد، او را به مرز بی‌ارادگی و پوچ‌گرایی برسانید.

برای ساخت آینده‌ای روشن، به نسلی پویا، سرزنده، آگاه و از همه مهم‌تر «انسان» نیاز داریم. کودکان را قربانی افراط و تفریط‌ها نکنید؛ به آن‌ها تعادل را بیاموزید تا هم زندگی کنند و هم زندگی بسازند.

 

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *