به گزارش آذرانجمن، پس از موفقیت دکتر پزشکیان در کسب آرای مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ اکنون مباحثی در خصوص سبد آرای ایشان مطرح میشود که یقیناً این مباحث راهنمای سیاست گذاری و انتخاب کابینه صحیح برای دولت ایشان میتواند باشد لذا در همین راستا از طرف چهره های شاخص تمامی طیف های هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب شاهد بیانات و مطلبی هستیم . در آخرین رده ی این بیانات نامه ای از طرف آقای عباس آخوندی وزیر راه دولت روحانی برای رئیس جمهور منتخب ارسال شده است که بطور مشخص به ۵۰ درصد عدم مشارکت انتخاباتی اشاره شده و آنرا نمادی از اعتراض به تبعیض نهادینه شده، ناامیدی اجتماعی از بهبودِ شرایط و بیاعتمادی شگرف بخش گستردهای از ملت به فرایندها و نحوهی حکمرانی در کشور دانسته اند، در خصوص این نامه که نه تنها نظرات جناب آخوندی که بخشی از نظرات سیاسیون هر دو جناح را بیان کرده است نکاتی چند باید متذکر شد.
معترضین صاحب منصب باید بیان کنند که در دوره ی وزارت و مسئولیت خود و اطرافیانشان چه اقدامی برای بهبود شرایط اجتماعی کردند و چه راهکاری برای رفع تبعیض در پیش گرفتند که امروز طلبکارند؟
امروز که خود را دلسوز ۵۰ درصدِ مشارکت نکرده در انتخابات نشان میدهند مگر در زمانی که زمامدار امور بودند صدای مخالفان را شنیدند؟
آقای آخوندی که خود هر زمان از حامیان همه جانبه ی فرقه ی ضاله ایرانشهری بودند چگونه بطور عمومی از رفع تبعیض سخن میگویند و مگر همینان نبودند که بندهایی از قانون اساسی که حقوق تمام ایرانیان را مد نظر قرار میداد را وانهاده و فضای کشور را به سمت امنیتی سازی مطالبات منطقه ای هدایت میکردند؟
بی احترامی به خبرنگاران و هر منتقد دلسوز را همینان در فضای مدیران سطح بالای کشور مرسوم کردند و امیدها به بهبود اوضاع با سد ساختن مقابل طرح مسائل روز و انتقادات سازنده را نابود کردند.
در دور دوم انتخابات اگر مشاوره های صحیح و به هنگام از آذربایجان برای دکتر پزشکیان انجام نمیشد و امثال آخوندی ها همچنان در ستاد مرکزی ایشان در تهران میدان داری را ادامه میداند این رای تمام کننده از آذربایجان و سایر مناطق پیرامونی کشور برای ایشان میسر نمیشد ، لذا قطعا هم برای رئیس جمهور منتخب و هم برای مدیران مد نظر ایشان جهت تشکیل کابینه جدید واضح است که نباید اجازه دهند بدهکاران دیروز در قامت طلبکاران امروز ظاهر شوند.
هر مراجعه ای از طرف مردم به سوابق امثال آخوندی ها از رد پای ایشان در سقوط بورس گرفته تا هولدینگ های وزارت راه و رقم دارایی افسانه ای ایشان به تنهایی دلیلی هست بر عدم اهلیت امثال ایشان برای تصدی هرگونه موقعیت در دولت و کابینه پیش رو و امید است این نکات از طرف دولت دکتر پزشکیان نیز مد نظر قرار گیرد چرا که هر برگه رایی که به نام ایشان نوشته شده است مطالبه ای است برای برخورد با فساد و تبعیض که امثال آخوندی ها در هر دو جناح نمادهای واضح این ناثوابات هستند.
در پایان قابل ذکر است که ظاهراً هنوز برای برخی از سیاسیون مرکز نشین بطور کامل تفهیم نشده است که حتی قبل از تاکید رهبر انقلاب بر از بین بردن دوگانه های کاذب سیاسی در کشور ، در آذربایجان و بالاخص تبریز دوگانه ی کاذب اصولگرا-اصلاح طلب به تاریخ پیوسته بود. امید است در دولت پیش رو شناخت کافی از سنت سیاسی آذربایجان وجود داشته باشد و صاحب نظرانش بدانند که آذربایجان همان «نه» رسایی که به رقبای انتخاباتی دکتر پزشکیان گفته است را در صورت نیاز بارها و بارها میتواند تکرار کند چرا که در اینجا نظرات عموم مردم برخواسته از یک سنت سیاسی مبتنی بر منطق است و مفاهیم انتخاباتی نظیر ایجاد موج تاثیر چندانی بر تصمیمات سیاسی عموم مردم ندارد.