به گزارش آذرانجمن، امیررضا اسعدی: پس از اتمام انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ نظرات گوناگونی در خصوص تفسیر آرای نامزدهای ریاست جمهوری مطرح شده است، اما در این میان آرای چشمگیر منطقهی آذربایجان با میانگین بالای ۸۵ درصد به ریاست جمهوری دکتر پزشکیان در مقابل پیروزی کاندید رقیب در برخی استان هایی نظیر یزد و اصفهان و کرمان که پیشتر به استان هایی با اکثریت آرای اصلاح طلب شناخته میشدند این نظر را در افکار منصف متبادر میسازد که بار دیگر آذربایجان به سان دوران مشروطه نقش تاریخی خود را به عنوان برادر بزرگتر ایفا نموده است و راهگشای مسیری شده است که کشور را به سمت گشایش هدایت کند البته در کنار این گذاره صحیح به موضوع نادرست رای قومیتی که از طرف نا اهلان در هر دو جناح نسبت به آرای دکتر پزشکیان در آذربایجان بیان میشود باید در فرصتی دیگر پرداخته شود که این نگاه نادرست از چه مجرایی و با چه هدفی وارد فضای گفتمانی کشور شده است.
در راهگشایی آرای مردم آذربایجان در شرایط حاضر شکی نیست اما این نقش تاریخی برای تکمیل شدن نیاز به گام دیگری نیز دارد که فراتر از نقش آرای مستقیم مردم آذربایجان میباشد و آن بر دو بخش قابل تقسیم است بخش اول آن «الگوسازی آذربایجان» برای ادامه مسیر سیاسی کشور است که در آن چهره های سیاسی از هر جناحی موظف به حمایت از دولت منتخب و راهنمایی آن همزمان با انتقادات سازنده از آن میباشند که در طرف دیگر سعه صدر دولت منتخب و مسئولین آن را نیاز دارد و قابل ذکر است این مورد پیشتر جزو تذکرات رهبر انقلاب نیز بوده است.
بخش دوم مسئله مذکور عبارت است از «تمرکز زدایی و عدالت خواهی» . این دو موضوع یعنی تمرکز زدایی و عدالت خواهی از یک جهت فرصتی است برای دولت چرا که این موضوعات قبلا در دورات تبلیغات نامزدها توسط رئیس جمهور منتخب بارها بیان شده است و حتی میشود اشاره کرد که بخش قابل توجهی از آرای ایشان در مناطقی نظیر آذربایجان، کردستان و سیستان بلوچستان از جلب توجه مردم به این موضوعات به دست آمده است، باید توجه داشت که این مسائل یعنی عدالت خواهی و تمرکز زدایی علی رغم مطلوب اکثریت مردم بودن با موانع بسیار جدی روبه رو است و رد این موانع ممکن نیست مگر با مشارکت اکثریت مردم و اکثریت نظرات سیاسی کشور در دولت و این موضوع طلیعه ی ایجاد «دولت وفاق ملی» در کشور است.
حال با اشاره به موضوعات دولت وفاق ملی و الگوسازی آذربایجان برای ساختن ایرانی بهتر سوالی که مطرح میشود این است که آیا این الگوسازی فقط در تئوری و نظر حاصل میشود؟ که قطعا جواب آن “خیر” است. «الگوسازی جهت ایجاد دولت وفاق ملی» نیاز به شرایطی در خصوص انتخاب وزرا ، مدیران و مسئولین دارد که در آن هر فرد ایرانی بتواند حس حضور نمایندگانی از جانب خود در دولت را داشته باشد حال با توجه به وضعیت مشارکت در انتخابات و همچنین سبد آرای دکتر پزشکیان و همچنین نقش پر رنگ رجال آذربایجان در عرصه ی انتخابات انتظار حضور حداکثری متخصصان و مدیران آذربایجانی در کابینه دولت و در سطح کلان مدیریتی کاملا به حق میباشد که البته این حضور برای کشور نقشی سازنده و مفید خواهد داشت.
امیررضا اسعدی