گروه ورزشی آذرانجمن: تراکتوری ها دیروز چهارشنبه یکی از سه گانه های مهم نیم فصل دوم را به حریف خود که پرسپولیس تهران باشد واگذار کردند تا برخلاف امیدواری ها مشخص شود شاگردان خمز فاصله زیادی تا رسیدن به عنوان مدعی قهرمانی دارند
اگرچه بخش عمده ای از مشکلات فعلی تراکتور که ظرف سال های گذشته گریبان گیر این تیم بوده است به ساختار مدیریتی و باشگاهداری در تراکتور مربوط میشود اما تیم خمز ایرادات فنی دارد که نمیتوان از کنار آن ها نیز ساده عبور کرد
شاید بزرگترین ضعف خمز به بعد شخصیتی وی مربوط باشد، جایی که او بر خلاف ظاهرش دیسپلین و سخت گیری لازم برای مواجهه با برخی جریانات درون باشگاه را ندارد، درست برعکس بردیف روس، مردی که در چند ماه حضورش در تبریز با سخت گیری های خود باعث شد امکانات سخت افزاری باشگاه تراکتور به درجه مطلوبی رسیده و بازیکنان پکیجی زیادی راه خروج از باشگاه را در پیش بگیرند موضوعی که درخصوص سکان دار فعلی تراکتور کمتر صدق میکند چرا که مرد اسپانیایی عموما به حداقل ها راضی است و نمونه بارز آن جذب سجاد آشوری بازیکن ۳۲ ساله ذوب آهن است مه در بازی با پرسپولیس حتی در لیست ۱۸ نفره تراکتور قرار نگرفته بود
بی تردید اگر خمز اندکی سخت گیری بردیف را در خود داشت اکنون نه دروازه تراکتور در غیاب محمد رضا اخباری متزلزل بود و نه اسدی در خط حمله رقیب آقایی میکرد و حتی چه بسا برخی از بازیکنان فعلی تراکتور نیز در تیم های میانه جدولی برای فرار از منطقه سقوط تلاش میکردند
گذشته از این ها خمز به عنوان مربی که سابقه شکست رئال مادریدِ زیدان را در کارنامه دارد ایرادات فنی از خود بروز میدهد که بی تاثیر در نتایج ضعیف تیم نمیتواند باشد، از تغییرات مداوم ترکیب گرفته تا نیمکت نشین کردن برخی بازیکنان باکیفیت و حتی اصرار به استفاده از بازیکنان در پست تخصصی همگی نقد هایی است که به پاکو خمز اسپانیایی وارد است
به هر حال با تمام انتقادات اما تغییر سرمربی در زمان فعلی بزرگترین اشتباهی است که مدیران تراکتور میتوانند برای ضربه زدن به این تیم انجام دهند چرا که مدیران تراکتور پیش از هر چیزی ابتدا باید ثبات در کادر فنی را حداقل برای یک فصل هم که شده یاد بگیرد، از طرفی اساسی ترین مشکلات تراکتور به حوزه مدیریتی و باشگاهداری مربوط میشود که در گذشته باتغییر سرمربی مرتفع نشده مِن بعد نیز صرفا تغییر سرمربی چاره کار نخواهد بود چرا که این خانه از پای بس ویرانه است
اذر
تراکتور با آن هواداران دلسوز ومتعصب وغنی نباید حال و روزش این باشد و اگر عدالت در فوتبال رعایت میشد تراکتور در تمامی لیگها باید یک پای ثابت فینال بود ولی افسوس و صد افسوس اینجا هم مهره ها جا بجا هستند سرباز جای قلعه و فیل جای اسب میخواهد بپرد که شدنی نیست. برای پریدن باید بال و پر داشت امیدوارم روزی برسد که این تیم محبوب آذری ها با جایگاه واقعی خود بر گردد و هوادارانش را خوشحال کند که خوشحالی حداقلی است که این مردمان غیور لایق آن هستند
فرزاد
خمس چندباز گفته من تو یارگیری بازیکن دخالت نمیکنم پس مشکل اصلی مدیریت تیمه هافبک دفاعی مهاجم نوک هرسال تیم ناقص چه ربطی به خمس داره صفا هادی درحد هافبک دفاعی نیست