تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
شماره : 25988
تاریخ : 8 فروردین 1401 :: 13:59
حوزه : اجتماعی, اسلایدر, برگزیده اخبار, فرهنگی
قصه تکراری گردشگرپرانی تبریز می‌گویند فصل گردشگری تبریز تابستان است، ایام نوروز گردشگر چندانی به تبریز نمی‌آید. همین موضوع را بهانه‌ای کرده‌اند برای پوشش ضعف‌ها و کاستی‌هایی که در حوزه گردشگری داریم.

گروه فرهنگ و هنر آذرانجمن: ساعت ده دقیقه به هشت بود، دوان دوان مقصودیه را به سمت خانه شهریار می‌رفتند، آدرس را پرسیدند که خانه استاد شهریار کجاست، آدرس را دادم ولی گفتم دیر کردید بسته است؛ تعجب کردند، یا شاید باور نکردند، به سمت خانه حرکت کردند که با درهای بسته روبرو شدند. غر و لندی کردند و به سمت میدان ساعت بازگشتند.

می‌گویند فصل گردشگری تبریز تابستان است، ایام نوروز گردشگر چندانی به تبریز نمی‌آید. همین موضوع را بهانه‌ای کرده‌اند برای پوشش ضعف‌ها و کاستی‌هایی که در حوزه گردشگری داریم.

در حالی که اکثر شهرهای جنوبی کشور با سیل انبوهی از گردشگر مواجه شده و بعضا اعلام عدم پذیرش گردشگر داده‌اند، گردشگری در تبریز در ایام نوروز رونق چندانی ندارد. شاید بیشتر گردشگران نوروزی تبریز برای دید و بازدید عید با اقوام رهسپار تبریز شده‌اند و در ضمن آن سری نیز به مراکز تاریخی و فرهنگی و گردشگری می‌زنند؛ ولی واقعیت امر این است که در این چند سال اخیر، اراده‌ای برای جذب گردشگر در ایام نوروز و یا حتی به قول متولیان امر فصل گردشگری تبریز وجود ندارد.

به جز شاه‌گؤلو و تا حدودی عینالی، کدام مرکز گردشگرپذیر شهری در این دو دهه گذشته احداث شده است؟ کدام سیاست و برنامه گردشگری و جذب توریسم در نهادهای متولی امر هچون شهرداری، میراث فرهنگی و دیگر نهادها تدوین شده است؟ تنها از میراثی که بزرگان شهر در گذشته احداث و برایمان یادگار گذاشته‌اند، بهره تبلیغاتی می‌بریم. یا یکی دو مصاحبه سر و ته قضیه گردشگری را گرد هم می‌آوریم که بلی ما هم گردشگر داشتیم.

تبریز بهترین فرصت جذب اعتبارات دولتی برای احداث مراکز گردشگری و یا حتی بهسازی اماکن تاریخی و فرهنگی داشت؛ ولی حیف که نه نمایندگان مجلس جربزه جذب اعتبارات دولتی برای تبریز 2018 را داشتند و نه مدیری توانمند داشتیم که بتواند از اعتبارات موجود استفاده کند. یا چند بنر و یکی دو همایش و جشنواره این فرصت تاریخی را از دست دادیم.

سوال اساسی امروز این است که گردشگر برای چه چیزی باید به تبریز بیاید؟ کدام اثر طبیعی، کدام اثر تاریخی، فرهنگی، هنری و یا جاذبه‌های شهری و مراکز گردشگری می‌تواند گردشگر را به سوی تبریز جذب کند؟ کدام برنامه و سیاست گردشگرپذیری می‌تواند گردشگران را به سمت تبریز هدایت کند؟ جواب ساده است: هیچ!

امروز سری به اماکن تاریخی شهر بزنید، کدام اثر را یارای جذب گردشگر است؟ مقبره‌الشعرا؟ مسجد کبود؟ ارک تبریز؟ می‌ماند چند خانه تاریخی و عمارت ساعت که گردشگران پشت درهای بسته آنها صف می‌کشند و یا به خود لعنت می‌فرستند که چرا آمدند تبریز‍!

خانه تاریخی نیکدل ناقص است، چند سالی است در دست مرمت است ولی گویا حالا حالا کار دارد. خانه حیدرزاده که نام مرکز اطلاع‌رسانی گردشگری را یدک می‌کشد، ساعت 6:30 عصر درهایش را به روی گردشگران می‌بندد. خانه هنر، علی مسیو و ده‌ها ‌خانه دیگر در دست تعمیر هستند. خانه کلکته‌‌چی یا موزه مطبوعات عصرها بسته است.‌خانه اردوبادی هکذا. شاید یک دلیل این کار کاربری این خانه‌ها است که در دست برخی تشکل‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی است.

موزه شهر و شهرداری طبق اطلاعیه اداره کل ارتباطات و امور بین‌الملل تا ساعت 19:30 باید باز و پذیرای مهمانان باشد، ولی یک ربع به هفت درب موزه‌ها را می‌بندند که مبادا گردشگری خارج از ساعت اعلامی در موزه حضور داشته باشد.

خودمان را گول نزنیم، تمام عناوین و شعائری که قبلا برای تبریز داده بودند، امروز کشکی بیش نیست. نه شهر بدون گدا است، نه شهر تمیز، نه بهترین شهر برای زندگی! تبریز امروز ششمین کلانشهر کشور در حوزه های گردشگری، دانشگاهی، جمعیت و… است و دلیل آن نیز روشن و مبرهن بوده و نیازی به بازگو کردن نیست.

یادداشت: عاطف احدپور

انتهای پیام/