تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۰۸/۲۰ - ساعت ۲۰:۵۵ کدخبر: 89361 comment-2 Created with Sketch Beta. نظرات (0)

در میان خزه و خاموشی؛ یادگاری از قرن‌های دور در شادباد مشایخ

در حاشیه روستای شادباد مشایخ، جایی که تپه‌ها به آرامی در آغوش قره‌سو فرو می‌روند، گورستانی قدیمی زیر سایه‌ی باد و زمان آرام گرفته است. اینجا نه فقط محل دفن مردگان، بلکه کتابی سنگی از تاریخ و هنر آذربایجان است که هر تخته‌سنگش سطری از گذشته را روایت می‌کند.

به گزارش گروه فرهنگی آذرانجمن/ پریا قائمیه: در حاشیه روستای شادباد مشایخ، جایی که تپه‌ها به آرامی در آغوش قره‌سو فرو می‌روند، گورستانی قدیمی زیر سایه‌ی باد و زمان آرام گرفته است. اینجا نه فقط محل دفن مردگان، بلکه کتابی سنگی از تاریخ و هنر آذربایجان است که هر تخته‌سنگش سطری از گذشته را روایت می‌کند.

سنگ‌ها از خزه پوشیده‌اند و گل‌های خودرو از میانشان روییده‌اند. سکوتی عمیق، گویی قرن‌هاست بر این خاک نشسته است. تنها آواز گاه‌به‌گاه پرنده‌ای کوچک است که میان سنگ‌ها می‌پیچد و زندگی را به یاد می‌آورد.

Advertise

گورستان شادباد مشایخ که مردم محلی آن را «پینه‌شالوار» می‌نامند، در سال ۱۳۸۱ با شماره ۶۱۷۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده، اما این ثبت هنوز نتوانسته آن را از فراموشی و آسیب مصون نگه دارد. بخش‌هایی از این گورستان در اثر احداث خیابان و ساخت‌وسازهای جدید از میان رفته و تدفین‌های تازه، بافت تاریخی آن را درهم شکسته‌اند.

با وجود دوربین‌های نظارتی و هشدارهای مکرر، گاه نشانه‌هایی از حفاری غیرمجاز هم دیده می‌شود؛ نشانه‌هایی از دست‌های ناآگاه یا طمع‌کار که میراث فرهنگی را می‌خراشند.

روایت‌های تاریخی، این گورستان را متعلق به قرون ششم و هفتم هجری می‌دانند. عبدالعلی کارنگ، پژوهشگر بنام، در کتاب آثار باستانی آذربایجان، از مقابر باشکوهی سخن گفته که بر روی آن‌ها خطوط کوفی و نقوش هندسی حکاکی شده بود. او نام‌هایی چون بابا احمد، بابا اسحق و بابا حاجی را از عارفان مدفون در اینجا می‌داند. سنگ‌نوشته‌هایی که روزی مزین به دعا و آیه بود، اکنون یا شکستـه‌اند یا به‌کلی ناپدید شده‌اند.

برخی از آن سنگ‌ها به خط خوش و هنرمندانه تراش خورده بودند؛ یادآور روح مینیاتور و خوشنویسی تبریز در سده‌های گذشته. در میانشان شعری عاشقانه به ترکی حک شده بود، از زبان دلداده‌ای که گویی هنوز در باد خوانده می‌شود:

نه باخیرسان منیم کیمین

من باخاردیم سنین کیمین

یاتاجاخسان منیم کیمین

باخاجاخلار سنین کیمین

اما امروز، در کنار همان مزارهای کهن، گورهای تازه کنده می‌شود؛ بی‌آنکه مرزی میان میراث و معاصر باشد. زمین تاریخی گورستان به دو نیم شده و بخشی از آن زیر ویلاها و خیابان‌ها پنهان مانده است.

سال گذشته، در پاسخ به پیگیری فعالان فرهنگی، اداره‌کل میراث فرهنگی استان از برنامه‌ای برای انتقال تدفین‌های جدید و حفاظت از گورستان سخن گفت، اما هنوز نشانی از اجرای آن دیده نمی‌شود.

شادباد مشایخ، با تمام زخم‌هایش، هنوز می‌تواند به کلاس درسی زنده از تاریخ، هنر سنگ‌تراشی و باورهای مردمان کهن بدل شود — اگر امروز به جای بی‌تفاوتی، اراده‌ای برای حفظش شکل بگیرد.

حفاظت از این آرامگاه تنها حفظ چند سنگ نیست؛ پاسداشت هویت و خاطره‌ی جمعی مردمی است که در میان مرگ نیز زندگی و زیبایی را فراموش نکرده‌اند.

 

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *