تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۰۹/۲۷ - ساعت ۱۰:۳۲ کدخبر: 90759 comment-2 Created with Sketch Beta. نظرات (0)

خانواده، سنگر عشق در عصر طوفان مادیات

نخستین و پایدارترین نهاد اجتماعی، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند حمایت و بازسازی است. تهدیدهای اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای اگرچه جدی‌اند، اما با تقویت ارزش‌های اصیل، آموزش مهارت‌های زندگی، تولید محتوای سالم و سیاست‌گذاری‌های مسئولانه می‌توان از این نهاد مقدس پاسداری کرد.

به گزارش گروه اجتماعی آذرانجمن، نسیم ادیب/ خانواده همیشه نخستین خانه‌ی انسان بوده است؛ جایی که کودک نخستین واژه‌ها را می‌آموزد، نخستین لبخندها را تجربه می‌کند و نخستین معنای عشق را می‌فهمد. هیچ تمدنی بدون خانواده شکل نگرفته و هیچ فرهنگی بدون این نهاد دوام نیاورده است. در جامعه ایرانی-اسلامی، خانواده نه‌تنها یک نهاد اجتماعی، بلکه یک ارزش مقدس است؛ جایی که عشق، تربیت، ایمان و اخلاق در آن ریشه می‌دوانند.

آموزه‌های دینی نیز بارها بر این اهمیت تأکید کرده‌اند؛ تا جایی که پیامبر اسلام طلاق را «منفورترین حلال نزد خداوند» دانسته است.

Advertise

با این حال، امروزه با ماشینی شدن زندگی و سرعت سرسام‌آور زمان، ارزش‌های اصیل خانواده در معرض تهدید قرار گرفته‌اند. نگاه سرمایه‌دارانه و سکولار به جامعه، انسان‌ها را در ترازوی مادیات می‌سنجد و این نگاه در نسل جوان به‌وضوح دیده می‌شود.

ازدواج و تشکیل خانواده سخت‌تر شده و فشارهای اقتصادی بر دوش مردان و زنان سنگینی می‌کند.

انتظارات غیرمنطقی خانواده‌ها نیز جوانان را در تأمین نیازهای عاطفی و مالی ناتوان ساخته و بسیاری از ارزش‌های اصیل چون وفاداری، بردباری، صداقت و روحیه گذشت به حاشیه رانده شده‌اند.

وقتی پول به معیار اصلی قدرت و حقانیت تبدیل شود، ارزش‌های انسانی چون احترام، محبت و اعتماد به حاشیه رانده می‌شوند. خانواده‌ای که بر پایه مادیات بنا شود، همچون ساختمانی است که بر شن‌های روان ساخته شده؛ قطعا فرو خواهد ریخت.

فردی که ارزش خود را تنها در حساب بانکی‌اش جست‌وجو می‌کند، دیر یا زود با بحران هویت روبه‌رو می‌شود؛ بحرانی که می‌تواند به افسردگی، اضطراب و پرخاشگری بینجامد.

در چنین شرایطی، خانواده به جای مأمن عشق و آرامش، به میدان معامله بدل می‌شود و کسانی که توان مالی کمتری دارند، احساس بی‌ارزشی و سرکوب می‌کنند.

از سوی دیگر، شبکه‌های اجتماعی نیز به این بحران دامن زده‌اند. هر فردی، باسواد یا بی‌سواد، می‌تواند تولیدکننده محتوا باشد؛ اما بسیاری از این محتواها نه‌تنها بی‌پایه، بلکه آسیب‌زا هستند.

جوانانی که با زخم‌های روانی یا تجربه‌های تلخ کودکی وارد این فضا می‌شوند، به‌سرعت در دام همذات‌پنداری با چنین محتواهایی گرفتار می‌شوند و باورهای اشتباه خود را تأییدشده می‌بینند.

در حالی که بسیاری از تولیدکنندگان محتوا صرفاً به دنبال درآمدزایی‌اند و هیچ باور قلبی به سخنان خود ندارند. این محتواها همچون تله‌ای برای جوانان کم‌تجربه عمل می‌کنند و می‌توانند به شکل‌گیری باورهای مخرب در جامعه منجر شوند.

یکی از غفلت‌های بزرگ جامعه امروز، کم‌رنگ شدن نقش آموزش و رسانه در تحکیم خانواده است. رسانه‌ها می‌توانند با تولید محتوای سالم، امیدبخش و آموزشی، جوانان را به سمت ارزش‌های واقعی هدایت کنند.

آموزش رسمی نیز باید مهارت‌های زندگی مشترک، گفت‌وگو، حل اختلاف و مدیریت بحران را به نسل جدید بیاموزد. خانواده‌ای که مجهز به دانش و مهارت باشد، کمتر در برابر طوفان‌های اجتماعی و اقتصادی آسیب می‌بیند.

نمی‌توان از مشکلات خانواده سخن گفت و از اقتصاد غافل شد. امروز بسیاری از بحران‌های خانوادگی ریشه در فشارهای مالی دارند.

سیاست‌گذاری‌های اجتماعی باید خانواده را در اولویت قرار دهد؛ از حمایت‌های اقتصادی گرفته تا تسهیل ازدواج و مسکن. خانواده‌ای که از نظر مالی در امنیت باشد، فرصت بیشتری برای پرورش عشق و تربیت فرزندان خواهد داشت.

در نتیجه خانواده، نخستین و پایدارترین نهاد اجتماعی، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند حمایت و بازسازی است. تهدیدهای اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای اگرچه جدی‌اند، اما با تقویت ارزش‌های اصیل، آموزش مهارت‌های زندگی، تولید محتوای سالم و سیاست‌گذاری‌های مسئولانه می‌توان از این نهاد مقدس پاسداری کرد.

خانواده‌ای که بر پایه عشق، ایمان، اخلاق و امنیت مالی بنا شود، نه‌تنها مأمن آرامش فردی خواهد بود، بلکه بنیان استواری برای جامعه‌ای سالم و پایدار فراهم می‌آورد.

ما نیز در جریان مسئولیت اجتماعی خود، با نمونه‌ای از این محتوا در شبکه‌های اجتماعی مواجه شدیم؛ ویدئویی که زن را به مشتری و مرد را به فروشنده تقلیل می‌داد. برای بررسی واکنش‌ها، به میان مردم رفتیم و نظرات آنان را به‌صورت آماری گردآوری کردیم.

 

 

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *