تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۰۵/۱۵ - ساعت ۱۲:۲۴ کدخبر: 84802 comment-2 Created with Sketch Beta. نظرات (0)

تعطیلی‌های امروز؛ راه‌حل یا پاک‌کردن صورت‌مسئله؟

تعطیلی‌های پیاپی به بهانه صرفه‌جویی در مصرف انرژی، این روزها نه‌تنها گره‌ای از بحران آب و برق باز نکرده، بلکه با فلج‌کردن اقتصاد، اختلال در خدمات اداری و ایجاد نارضایتی عمومی، خود به یکی از بحران‌های اجتماعی بدل شده است.

به گزارش گروه اجتماعی آذرانجمن/ رعنا شکری: زمستان سال ۱۴۰۳ با قطعی‌های مکرر گاز و برق به‌نام صرفه‌جویی انرژی سپری شد. اکنون در تابستان، گرمای کم‌سابقه منجر به قطعی چندساعته آب و برق و به‌دنبال آن تعطیلی ادارات شده است.

این تعطیلی اجباری، شاید ساده‌ترین راه‌حل برای عبور از بحران انرژی به نظر برسد، اما با اندکی تأمل، موقتی‌بودن آن آشکار شده و مشخص می‌شود که این نسخه در بلندمدت محکوم به شکست است.

Advertise

تعطیلی‌های این روزها با هدف مدیریت مصرف انرژی و حفظ منابع طبیعی اعمال می‌شود؛ اما این تصمیم، بهایی سنگین به همراه دارد: فلج‌شدن اقتصاد کشور.

تکرار تعطیلی‌ها، موجب کاهش تولید، افت بهره‌وری و مختل‌شدن چرخه فعالیت‌های اقتصادی می‌شود. در این میان، تمایل کارمندان ادارات به مسافرت افزایش یافته و در نتیجه کلان‌شهرها خلوت می‌شوند؛ این امر بازارها و مشاغل آزاد را با رکود مواجه می‌کند.

از سوی دیگر، بخش خصوصی که مشمول تعطیلی نیست، همچنان در محل کار خود انرژی مصرف می‌کند. کارمندانی که تعطیلی را در خانه می‌گذرانند نیز مصرف انرژی‌شان افزایش می‌یابد. بنابراین، با یک محاسبه ساده می‌توان گفت که تعطیلی ادارات، تأثیر چندانی در صرفه‌جویی انرژی ندارد.

مشکل بعدی، متوجه مردم عادی است. ارباب‌رجوعی که برای پیگیری امور اداری خود ناچار است بارها به اداره مراجعه کند، با درهای بسته و بلاتکلیفی مواجه می‌شود. از سوی دیگر، قطعی برق باعث افت کیفیت اینترنت و مختل‌شدن فعالیت‌های آنلاین و دورکاری شده است.

تعطیلی‌های زمستانی مدارس نیز تجربه مشابهی را رقم زد؛ آموزش مجازی با چالش‌های جدی مواجه شد و در نتیجه، افت تحصیلی دانش‌آموزان و سردرگمی والدین و معلمان را در پی داشت.

ظاهراً بحران کمبود انرژی با تکرار این تعطیلی‌ها به یک امر عادی بدل شده است. مسئولان، به جای یافتن راه‌حل‌های پایدار و علمی، به پاک‌کردن صورت‌مسئله بسنده کرده‌اند.

ادامه قطعی آب و برق، علاوه بر آسیب‌های اقتصادی، اعتماد عمومی نسبت به ثبات اجتماعی را نیز خدشه‌دار کرده است.

مردمی که جنگ را پشت‌سر گذاشته‌اند و سال‌هاست با تحریم و بی‌توجهی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، شایسته مدیریتی تخصصی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و تدبیری علمی در حوزه انرژی هستند.

در کنار مسئولان، جامعه نیز باید برای بهینه‌سازی مصرف انرژی آموزش ببیند و از انرژی‌های تجدیدپذیر حمایت شود. همچنین، طرح‌های تشویقی و تنبیهی مؤثر برای مدیریت مصرف می‌تواند گام مهمی در نجات منابع باشد.

و کلام آخر…

به‌راستی، صدای ژنراتورها و کوچه‌های تاریک، شایسته شهرهای ما نیست.

این خاک، تشنه آب، برق و گاز است؛ عطش خود را فریاد می‌زند، درست مانند دریاچه ارومیه که صدایش به گوش کسی نمی‌رسد.

آیا کسی هست که انصاف و وجدانش، چون باران بر دل تفتیده این خاک ببارد؟

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *