به گزارش آذرانجمن، در دنیای امروز پایتخت اکثر کشورهای در حال توسعه با بحران های گوناگونی نظیر آلودگی محیط زیستی، رشد غیر عادی جمعیت و کمبود منابع و مسائل فرهنگی و... دست به گریبان است که در این راستا برخی کشورها راه حل تغییر پایتخت را برمیگزینند. که البته گاهی اوقات تا حدودی نیز موثر واقع میشود اما دسته ای از مشکلات که وابسته به ساختار دولتشان است همچنان به شهر پایتخت جدید انتقال میابد اما در سطحی نازلتر، در ایران نه تنها حکومت و مردم شهر تهران که حتی ساکنین سایر نقاط کشور که به هر دلیلی سفری به تهران داشته باشند به این نتیجه رسیده اند که این شهر دیگر توان تحمل بحران های ناشی از پایتختی را بیش از این ندارد لذا در همین راستا حدود یک دهه است که موضوع تغییر پایتخت از تهران به شهری دیگر بطور جدی مطرح شده است. امکان پذیر بودن تغییر پایتخت به شهری جدید سوالیست که گاهی اوقات در اذهان مردم خود را نشان میدهد اما واقعیت این است که با توجه به الگوهای موجود در دنیا تغییر پایتخت از جمله مثال برزیل میتوان گفت علیرغم هزینه ها و مسائل جانبی دیگر این امر غیر ممکن نیست! سوال مهم دیگر این است که اگر تهران نه ، پس کدام شهر زمینه و ظرفیت پایتختی کشور را داراست؟ پاسخ به این سوال به رغم شهرهایی که تا کنون از رسانه ها و مراجع دولتی عنوان شده اند ساده نیست چرا که برای این مهم ملزومات گسترده و پیچیده ای باید مورد بررسی قرار گیرند. با دیدی کارشناسی و تخصصی تر سوالات عمیق دیگری نیز مطرح است از آن جمله به موضوع منابع آب و امکان تامین انرژی و همچنین مسائل آب و هوایی میتوان اشاره کرد. با مدخلات پیش گفته در خصوص انتقال پایتخت در شرایط حاضر کشور پیشنهادی که امروزه طرح آن در برخی محافل مورد توجه قرار گرفته است موضوعیت یافتن «توزیع پایتخت» میباشد. توزیع پایتخت را بطور ساده میتوان توزیع وزارت خانه های دولت در مرتبط ترین شهرها دانست که برای مثال استقرار وزارت نفت در یکی از شهرهای نفتی جنوب یا استقرار وزارت سمت در یکی از کلان شهرهای صنعتی کشور از جمله نمودهای این طرح میتواند باشد. در طی این توزیع وزارتخانه ها دولت میتواند بار بحران را تا حد وسیعی از شهر تهران کاهش داده و در قدم دوم در خصوص انتقال یا حفظ ساختار اداری نهاد ریاست جمهوری و وزارت خانه های خاص مانند وزارت امور خارجه تصمیم بگیرد. همانطور در این نوشتار مورد اشاره قرار گرفت توزیع دولت که بطور دقیق تر توزیع وزارتخانه ها به مراکز شهری مرتبط غیر از تهران میباشد نیاز به مطالعه دقیق و بررسی عمیق گزینه ها دارد، در این میان منطقه آذربایجان با مرکزیت شهر «تبریز» بعنوان یکی از پایتخت های تاریخی ایران در اعصار مختلف از پتانسیل های ویژه ای برخوردار است و به نوعی قطعه ای مهم از پازل پیش روی دولت در توزیع وزارتخانه ها میتواند باشد، منطقه آذربایجان در شمالغرب کشور دارای مرز با چهار کشور آذربایجان ، عراق ، ترکیه و ارمنستان میباشد که بخش قابل توجهی از این مرزها از جمله مرزهای امن کشور میباشند و زمینه تجاری مورد استفاده در این مرزها اکنون نیز بطور قابل توجهی بالاست در حالی که خود شهر تبریز بعنوان شهر مرزی بوده و از نظر جغرافیایی در مرکز منطقه قرار دارد ، منطقه شمالغرب کشور و شهر تبریز از نظر ژئوپولتیکی دارای اهمیت بسزایی است بگونه ای که آن را دروازه اروپا میدانند. وجود جمعیت مناسب و فرهنگ مطلوب توام دانشگاه های پر شمار و معتبر در این شهر منجر به ظهور قشر فرهیخته مناسبی در این شهر و منطقه شده است که از جمله نیازهای دولت مبتنی بر نیروی متخصص را میتواند مرتفع سازد. فعالیت اقتصادی بخش خصوصی در شهر تبریز در دهه های اخیر رونق قابل قبولی داشته است از این رو اتاق بازرگانی نیز اثر بخشی مطلوبی را میتواند در آن از خود نشان دهد. از نظر سابقه ی سیاسی و بین المللی نیست شهر تبریز در طول تاریخ از ستون های اصلی سیاست ایران و همسایگان بوده است و از همین روست که اکثر کشور های برای برقراری روابط نزدیک با ایران علاوه بر تاسیس سفارت خانه در تهران ، کنسولگری دیگری را نیز در تبریز راه میانداختند که البته این رویه در دهه های اخیر مقداری محدود شده است. بحران آبی و آلودگی های محیط زیستی در این منطقه نسبت به مناطق مرکزی کشور که عمدتاً دارای اقلیم کویری هستند خفیف تر بوده و حتی با صرف هزینه های معقولی قابل رفع بنظر میرسد. حال با توجه به شرایط مرتبط شهر تبریز که توصیف شد این شهر میتواند گزینه مطلوبی برای میزبانی «وزارت اقتصاد و دارایی» باشد ، البته در صورت تفکیک «وزارت بازرگانی» از وزارت صمت استقرار این وزارتخانه نیز در شهر تبریز منطقی بنظر میرسد. امیررضا اسعدی انتهای پیام/