تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
شماره : 27612
تاریخ : 10 اردیبهشت 1401 :: 16:08
حوزه : برگزیده اخبار, ورزشی
فینال جام حذفی و ارزش های سرمایه های فوتبال آذربایجان فینال جام حذفی کشور حواشی و اتفاقات مهم زیادی داشت که برای طرفداران فوتبال آذربایجان هم برخی از این اتفاقات داخل زمین اهمیت زیادی داشت.

گروه ورزش آذرانجمن:  وقتی سوت آغاز فینال جام حذفی به صدا درآمد اولین چیزی که به ذوق بیننده های تلویزیونی می زد انتخاب گزارشگر تازه کار و کم تجربه ای بود که مسئولین برای کسب تجربه گزارش یک بازی مهم را به وی سپرده بودند. انصاف و منطق این بود که مسئولین امر می توانستند با توجه و احترام به طرفداران پرشمار دو تیم و البته اهمیت بازی فینال جام حذفی کشور از گزارشگران با تجربه ای که در تهران کم هم نیستند، استفاده نمایند. حال قصد نداریم از نحوه گزارشگر بازی انتقاد کنیم ولی به عنوان اصحاب رسانه لازم بود به چندین نکته مهم اشاره می کرد که نکرد و شاید برخلاف تصور ما که انتظارمان بیشتر است و حتی ممکن بود گزارشگران با تجربه هم به این نکات منظور نظر ما هم اشاره ای نکنند.

به هرحال با شروع بازی و معرفی بازیکنان دو تیم نام های آشنای زیادی به چشم و گوش علاقه مندان فوتبال آذربایجان می خورد. از جمله این افراد ساکت الهامی سرمربی تیم نساجی، مهدی رحمتی اسکویی، و علیرضا نقی زاده به همراه محمد رضا آزادی دو بازیکن فیکس ایرالکو بود.البته مهرداد بایرامی بازیکن اسبق تیم های گسترش فولاد، تراکتور و ماشین سازی هم بود که در نیمه دوم به زمین آمد.

در مورد ساکت الهامی و رحمتی باید گفت که برخی حرکات و صحبتهای قبل و بعد از بازی زیبنده نبوده و به غیر از پایین آوردن سطح حرفه ای گری چیزی عاید فوتبال کشور نخواهد کرد و در فوتبال امروز دنیا تمامی این حرکات آماتور گونه منسوخ شده است و باید به فکر بالا بردن سطح کیفی مربیگری و حرفه ای گری باشند و زیاد در متن حاشیه ها خود را خراب نکنند.

اما در مورد بازیکنان آذربایجانی دو تیم چند نکته ای است که باعث شد این یادداشت تحریر شود.
علیرضا نقی زاده در تیم های پایه از جمله گسترش فولاد رشد کرده و به فوتبال تبریز معرفی گردید و سپس در تیم های ماشین سازی و تراکتور چهره شد و درتیم های ابومسلم و سپاهان سابقه بازی پیدا کرد.مصدومیتی ناخواسته گریبان این بازیکن با اخلاق را گرفت که خوشبختانه با سخت کوشی به میادین بازگشت و بار دیگر با پوشیدن پیراهن سرخ تراکتور می خواست که به آرزوهایش برسد که موانعی موجب دور شدن این بازیکن از تراکتور شد و امسال با پوشیدن پیراهن تیم اراکی در خط هافبک این تیم به یک بازیکن قابل اتکا تبدیل شد و چند گل پیروزی بخش به ویژه مقابل پرسپولیس به ثمر رساند که در کارنامه این بازیکن ثبت شده است و در بازی های جام حذفی به ویژه فینال چهره شاخص تیمش بود که علیرغم تلاش های خود و هم تیمی هایش نتواستند از پس تیم سرمربی سابق خود برآیند.

بازیکن دیگری که در یکی دو بازی اخیر ایرالکو بخصوص مقابل پرسپولیس و نساجی چهره شد محمدرضا آزادی بود که در یک چهارم نهایی مقابل پرسپولیس یک تنه تیمش را به فینال رساند و در بازی فینال اگر اندکی خوش شانس بود می توانست بهترین بازیکن زمین و قهرمان قصه طرفداران آلومینیوم لقب بگیرد که متاسفانه این اتفاق نیفتاد ولی از ارزش های این بازیکن و سایر بازیکنان تیم آلومینیوم کم نشد، بلکه تمامی کارشناسان و توجهات را به سوی خود جلب کرد.

آلومینیوم در شبی که موقعیت‌های بهتر و بیشتری نسبت به نساجی داشت، با یک گل مغلوب این تیم شد تا از کسب مقام قهرمانی باز بماند. محمدرضا آزادی، مهاجم جوان آلومینیوم که چند هفته پیش مقابل پرسپولیس در ورزشگاه آزادی آتش بازی به راه انداخته بود در بازی فینال بدشانس‌ترین بازیکن زمین بود. او در نیمه اول 5 موقعیت گلزنی بسیار خوب داشت ولی هیچکدام از آنها گل نشد.
تقابل با ساکت الهامی، تداعی کننده خاطرات تلخ و شیرینی برای آزادی بود. قهرمانی در جام حذفی و یک اختلاف؛ رابطه او با ساکت یک بار در واکنش به تعویضش بعد از کمتر از 10 دقیقه در بازی با شهرخودرو (شهریور 1399) شکرآب شده بود.

مهاجم 22 ساله آلومینیوم دو بار تیر دروازه حریف را در کمتر از 5 دقیقه لرزاند. او یک بار هم از روی ضربه آزاد می رفت دروازه نساجی را باز کند که این بار حقیقی به داد تیمش آمد و در نهایت دو ضربه دیگرش هم جایی در چارچوب نداشت و راهی اوت شد. رویارویی ساکت و آزادی با ناکامی مهاجم جوان اراکی ها به پایان رسید. مهاجم جوان آلومینیوم بعد از به صدا در آمدن سوت پایان بازی با چهره ای مغموم، غصه و حسرت گل هایی را می خورد که زده نشدند تا او ستاره فینال لقب بگیرد.

محمدرضا آزادی فرزند محمد آزادی بازیکن سابق تراکتور، فوتبال خود را از تیم¬های پایه تراکتور آغاز کرد و سپس به فوتبال جوانان تراکتورسازی معرفی شد. وی بازی¬های فوق‌العاده ای که ارائه می داد مصادف شده بود با محرومیت تراکتور از نقل و انتقالات که به درخواست یحیی گل محمدی به تیم بزرگسالان تراکتور سازی آمد و بدین صورت زندگی حرفه ای او آغاز شد و همزمان در تیم ملی جوانان و امید بازی کرد که چهار گل ملی در 9 بازی را به ثبت رسانده است و البته با پیراهن تراکتور هم سابقه گلزنی به تیم های سایپا، صنعت نفت و استقلال را درکارنامه دارد.

سوخت سرمایه های اصلی باشگاه های تبریز

متاسفانه در فوتبال تبریز در این چندسال اخیر به غیر از یکی دو مربی، بیشترمربیانی که سرکار آمده اند زیاد با بومی ها و سرمایه های اصلی فوتبال آذربایجان سازگاری نداشته و خوب تا نکرده اند و با محدود کردن فضای فعالیت برای بومی ها مثلا مقصر نشان دادن بومی ها در روزهای عدم نتیجه گیری تیم تحت هدایتشان، باعث شده اند که بازیکنان بومی علیرغم علاقه و عرق به پیراهن تیم زادگاهشان از این تیم ها دور شوند و از طرفی مدیریت غلط باشگاه ها و نفوذ دلالانی که منافعشان در آمد و شد زیاد بازیکنان به تیم های مختلف است، باعث سوخت سرمایه های فوتبالی منطقه آذربایجان شده اند. این اتفاق زمانی تلخی خود را نشان می دهد که این بازیکنان با پیراهن سایر تیم ها عرض اندام می کنند. برای مثال محمدرضا آزادی در برد تیم حال حاضرش مقابل تراکتور درهفته 23 لیگ برتر هم بود که با یک پرش بلند از روی سر هادی محمدی توپ باد آورده را برای آل کثیر محیا کرد تا در روزی که تراکتور مقابل آلومینیوم اصلا مستحق شکست نبوده و محتاج سه امتیاز بود شکست بخورد.

حال زیاد نمی خواهیم در مورد فراری دادن بومی ها از تیم های تبریز زیاد بحث کنیم، همین بس که جریانهای مافیایی زیادی وجود دارد که در این وانفسا و با موج سواری و جولان بی حد و حصر در فضاهای مجازی و ایجاد چند تیرگی در بین طرفداران باعث بوجود آمدن افکار منفی نسبت به بومی ها می شوند و در این بین بازیکنان درجه چندمی که توسط همین مافیا و به کمک فضای مجازی تحمیل تیم¬های تبریزی شده اند از هرگونه گزند و آسیب و انتقاد هواداران در امانند و تمامی این مسائل به مدیریت غلط و نبود یک رسانه مستقل و قوی باشگاهی است که فرصت جولان را به این تشکیلات فراهم می کند.

در هر صورت با درخشش سرمایه های آذربایجان با پیراهن سایر تیم ها هم خوشحال می شویم هم غمگین، چراکه اگر مدیریت صحیح و کلان و بلند مدتی در باشگاه مثلا تراکتور وجود داشت، این همه ریخت و پاش، هدر رفتن هزینه ها، ورود بی رویه بازیکنان بی کیفیت به تیم، عدم قهرمانی و ضعف در نتیجه گیری تیمی بوجود نمی آمد و در عوض با استفاده از نیروهای بومی، تیمی مدعی ساخته می شد.

یادداشت: وحید ارضی 

انتهای پیام/