تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
شماره : 14440
تاریخ : 18 بهمن 1399 :: 11:57
حوزه : برگزیده اخبار, ورزشی, یادداشت
باخت های سریالی تراکتور به مدعیان در تبریز تیم تراکتور در هشتمین بازی خانگی خود متحمل چهارمین باخت آنهم مقابل رقیب دیرینه و یک مدعی دیگر قهرمانی در تبریز شد.

گروه ورزش آذرانجمن: تراکتور به دنبال باخت های سریالی به مدعیان آنهم در تبریز، به سومین مدعی قهرمانی نتیجه را واگذار کرد تا مهمان نوازی خود را به کمال برساند و اگر درخشش محمدرضا اخباری دروازه بان باغیرت تراکتور نبود چه بسا یک نتیجه تاریخی ماندگار در تبریز ثبت می شد. در گذشته تمامی تیم های مدعی قهرمانی در هر بازی از طول فصل وقتی به تبریز سفر می کردند گرفتن یک تساوی و نباختن را در ورزشگاه یادگارامام تبریز و باغشمال را آرزو می کردند تا با باخت احتمالی مقابل تراکتور و هوادارانش از ریل موفقیت خارج نشوند و با یک سیستم تدافعی و خیلی با احتیاط بازی را شروع کرده و بدون کمترین ریسکی به بازی ادامه داده و به پایان می رساندند. هیچ وقت از یادم نمی رود که استقلال قلعه نویی در دقایق آخر بازی رفت در لیگ چهاردهم وقتی صادقی گل تساوی بخش تیمش را مقابل شاگردان رسول خطیبی مانند خالد شفیعی، میرهانی هاشمی، سامان نریمان جهان، محسن دلیر، فرید بهزادی کریمی، شاهین ثاقبی، مهرداد بایرامی، امیرکامدار که اکثرا از لیگ یک به تراکتور پیوسته بودند، به ثمر رساند و با اینکه سرمربی آبی ها مینسک پایش را تازه عمل کرده بود با چه استارتی وارد چمن شد تا جشن گل تساوی را همراه با شاگردانش در وسط زمین برپا نماید و یا وقتی تراکتور از یک حریف ساده گلی دریافت می کرد اندوه ماتم بر چهره مغموم تماشاگران نمایان می گشت و بازیکنان تراکتور با جان دل و فقط و فقط برای عرق به پیراهن از جان مایه می گذاشتند تا اندوه غم را از دل کودک 4 ساله و یا پیرمرد 70 ساله، پاک نمایند. تراکتور امسال با اینکه بهترین امکانات را در بین تیم های کشور دارند و اسامی بزرگ و بین المللی در لیست تراکتوری ها به چشم می خورد، تا این جای کار یعنی نیم فصل اول در تبریز به تمامی مدعیان قهرمانی از جمله سه تیم سپاهان، استقلال و پیروزی قافیه را باخته اند و در مقابل تیم های نیمه مدعی فولاد و نفت مسجد سلیمان و تیم متوسط شهرخودرو هم نتیجه ای بهتر از تساوی کسب نکرده اند. حال قصد نداریم تمام مشکلات را باهم قاطی کنیم ولی وقتی در پیش بازی ها و یا در یادداشت های برجای مانده از بازی ها، اشاراتی به همین اتفاقات می کنیم، دلمان به درد می آید و روحمان آزرده می شود که این تراکتور با این وضع و دست فرمان به کجا خواهد رسید. بارها گفتیم که اصلی ترین دلیل عدم نتیجه گیری تراکتورعدم ثبات در بدنه باشگاه بزرگ تراکتور است و طرفداران احساسی تراکتور اکثرا نمی دانند که به کجا و چه کسی شکایت کنند. تاکید کرده بودیم که شجاعی نمی تواند تیم را آنطور که شایسته است هدایت کند و حتی بازیکن نود دقیقه ای هم نیست، کسی گوش نکرد و در این بازی آخر واقعا خود شجاعی اگر در نیمکت به عنوان سرمربی می نشست، خودش را نود دقیقه در زمین نگه می داشت؟ وقتی خود شجاعی در زمین حضور دارد و در یک ضربه ایستگاهی بلند قدترین بازیکن حاضر در زمین بدون یارگیری گل می زند مقصر کیست و در آن صحنه نمی توانست با فریاد بازیکنان تحت هدایتش را به تمرکز و یارگیری وادارد؟ شجاعی حتی اگر بر روی نیمکت هم بنشیند توانایی هدایت تیم بزرگی چون تراکتور را ندارد چون کاریزمای یک سرمربی بر چهره سرد او دیده نمی شود و می توان ادعا کرد که ایشان بیشتر برای گذراندن وقت و طرح کاد در تراکتور حضور دارد و در این سه سال نیز جریان اکثر مربیانی که از تراکتور فرار کرده اند باید بررسی شود. دلایل عدم حضور اشکان دژاگه در بازی های مهم را چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ وقتی بازیکنی کاملا حرفه ای در روزی که نیاز داریم، در تبریز و حتی در تهران حضور ندارد، به چه دردی خواهد خورد. تراکتوری‌ها در حالت میزبانی تنها برابر پیکان به برتری دست یافته و مقابل تیم‌های نفت مسجد سلیمان، شهرخودرو مشهد و فولاد خوزستان به تساوی رضایت دادند و در مصاف با تیم‌های سپاهان اصفهان، استقلال تهران، آلومینیوم اراک و پرسپولیس تهران مغلوب شده تا نیمی از بازی‌های خانگی خود را شکست خورده باشند و از 24 امتیاز ممکن تنها 6 امتیاز به دست آورده اند. تراکتور در فصل نهم لیگ برتر تنها در بازی خانگی مقابل سایپا را مغلوب شد که شعار عیبی یوخ از همان بازی سال 88 متولد شد.بیشترین باخت خانگی تراکتور در فصل اول لیگ برتر (80-81) فوتبال کشور بود که در لیگ 14 تیمی آن سال تراکتور 6 بازی از 13 بازی خانگی خود را واگذار کرده بود. سرخپوشان اگر در 7 بازی باقیمانده خانگی خود در 3 دیدار دیگر مغلوب مهمانانش شوند، رکورد بیشترین باخت خانگی فصل را به بیستمین دوره لیگ برتر انتقال خواهند داد.اکثر طرفدران می خواهند که تیم تقویت شود و پارسال بازیکنانی چون اسدی،سلیمی، میمبلا، مظاهری، سوگیتا و فورچونه از تیم جداشدند و تیم ضعیف شد، آیا با این بازیکنان اشاره شده در لیگ گذشته مگر چه مقامی برای تراکتور کسب شد؟ شاید اشاره به قهرمانی در جام حذفی شود ولی نباید خودمان را فریب دهیم که اگر باشگاه استقلال اسیر حواشی معروف نمی شد و شانس با تراکتور یار نبود قطع به یقین تراکتور در فینال هم به استقلال می باخت و سهمیه آسیایی نیز می سوخت. که خوشبختانه حداقل یک جام حذفی نصیب تراکتور شد.حال فرض کنیم که بهترین بازیکنان در نیم فصل جذب تراکتور شدند ولی وقتی فلسفه ای در تراکتور وجود ندارد و بهترین سرمربیان نظیر توشاک و لیکنز و دنیزلی تحت تاثیر یکی دو بازیکن قرار گرفتند و عطای کار را به لقایش بخشیده و شبانه بدون سروصدا تبریز را ترک کردند، تکلیف چیست؟ پس مدیریت باشگاه که خوشبختانه این روزها یک نفر از جنس ورزش به بدنه باشگاه اضافه شده است، وظیفه دارد دور از احساسات فریبنده و با تکیه و خرد جمعی با افراد دلسوز و پیشکسوتان یک تصمیم مهم و حیاتی بگیرند تا تراکتور و طرفدارانش را از گردابی که ایجاد شده رها کنند. یادداشت: وحید ارضی انتهای پیام/